پژوهشهای فرهنگی استاد شامل رسالهی راه ما (1935)، کتاب نامهای ایرانی(1319) و رسالهای دربارهی فیزیک جدید و فلسفهی ایران باستان است. در زمینهی زبان، کتابهای وندها و گهوارههای فارسی(1368)، فرهنگ حسابی 372، رسالهی توانایی زبان فارسی(1350) از آثار ماندنی در فرهنگ فارسی هستند. دکتر حسابی در کتاب وندها و گهوارههای فارسی مینویسد:
"زبان فارسی یکی از زبانهای هند و اروپایی است. این زبانها دارای ریشههای مشترکی هستند و از هندوستان و ایران و کشورهای اروپا تا جزیرهی ایسلند گسترش دارند. این زبانها از نوع زبانهای تحلیلی و دپسا (Analytic and Agglutmating )میباشند. در ساختمان این زبانها دو جزء وجود دارد. یکی ریشهها و دیگری وندها. ریشهها شامل فصل و اسم و صفتاند و وندها شامل پیشوند و پسوند. از ترکیب این دو جزء واژهها ساخته می شوند. مثلأ واژه (پیشرفت) از دوسیدن (الساق) ریشه (رفتن) به پیشوند (پیش) ساخته شده است و واژه (گفتار) از ریشه گفتن و پسوند ( آر) ساخته شده است. شماره واژههایی که با چند ریشه و پسوند و چند پیشوند میتوان ساخت بسیار زیاد است.
با 1500 ریشه و 150 پسوند میشود 225000 = 150×1500 واژه ساخت. با ترکیب این 225000 واژه با 200 پسوند میشود 45000000 = 200×225000 ( چهل و پنج میلیون) واژه دیگر ساخت. در فارسی ترکیبهای فراوان دیگری هم هست که به این شماره افزوده می شود. مانند ترکیب اسم با صفت چون (روش اول) و پیوند اسم با اسم چون (خردپیشه) و فعل با صفت چون و فعل با فعل چون (گفت و شنود)."
نکات خواندنی از زندگی پروفسور حسابی
1) پروفسور حسابی به بسیاری از روستاهای ایران مسافرت می کردند ( 15 روز تعطیلات نوروز و 2 تا 3 ماه تعطیلات تابستانی ) مسافرت به تمامی کشورهای اروپایی ( فرانسه ، انگلستان ، آلمان ، ایتالیا ، اتریش ، سوئیس ) و اسکاندیناوی ( دانمارک ، سوئد ، نروژ ) ، کانادا ، امریکا ، روسیه و تمام کشورهای اروپای شرقی ، مصر ، عربستان ، لبنان ، سوریه ، اردن ، ترکیه ، الجزایر ، چین ، ژاپن ، هند ، و کشورهای آسیای میانه هنگ کنگ ، تایلند ، تایوان ، سنگاپور ، آلاسکا و ... نشان دهنده میزان علاقه ایشان به شناخت کشورهای جهان است .
2) برای حل معادلات پیچیده علمی به ویژه محاسبات تئوری شان ، کتابچه های متعددی با برگ های شطرنجی و یک مداد پاک کن داشتند و برای حل یک معادله ، گاه تا شش ماه - حتی در بستر بیماری – کار میکردند . استاد همچنین از قسمت سفید کارتهای دعوت سمینارهای علمی ، برای حل معادلات استفاده میکردند و گاهی به طنز میگفتند « ای کاش هر دو روی این دعوت نامه ها سفید بود تا از آن ها بیشتر استفاده میکردم .»
3) برای ساخت برخی قطعات صنعتی ، تا پاسی از شب کار میکردند . برای مثال حدود هشت ماه هر روز به یک تراشکار در جنوب شهر مراجعه میکردند و برای ناهار قطعه ای بیسکویت می خوردند تا بتوانند قطعات مورد نظر خود را بسازند و کشور را از واردات بی نیاز کنند .
4) استاد دیوان حافظ را به خوبی می خواندند و تمام نکات عرفانی و فلسفی غزلیات خواجه را تفسیر میکردند . ایشان معتقد بودند که به عنوان یک ایرانی ، نباید غزل حافظ را غلط خواند یا غلط فهمید.
5) هیچ گاه از تحصیل علم غافل نشدند و طی 38 سال پایانی عمر خود ، شبی یک ساعت به فراگیری زبان آلمانی می پرداختند و در این راه به جایی رسیدند که یک استاد زبان آلمانی به نام دوریس که از دوستان بسیار خوبشان بود ، برای ایشان نوشت که اگر کسی شما را نشناسد فکر میکند که مادرتان آلمانی است .
6) هر وقت از خواندن و پژوهش فراغت می یافتند ، به باغبانی می پرداختند و در مواقع لزوم از بیل زدن باغچه های خانه و یا خالی کردن آب حوض خانه اش ابایی نداشتند.
7) استاد ، فرزندان خود را از کودکی تشویق به فراگیری و انجام فرائض دینی میکردند و حتی آنان را به تلاوت آیات با لهجه صحیح عربی و درک کامل معانی وا میداشتند .
8) اساتید دانشگاه معمولا به طور متوسط میتوانند دو نسل دانشجو را تربیت کنند ، ولی پروفسور حسابی توانستند هفت نسل استاد و دانشجو را تربیت کنند که این امر یکی از نتایج عمر پر برکت ایشان است .